جمله سازی با اهالی اسپرینگفیلد و کلمات بی ربط

[Aporis]

منظورتون از bleeding gum همون خون اشامه ؟

[amon47]

منظورتون از bleeding gum همون خون اشامه ؟

نه عزیزم ;)
bleeding gum یکی از شخصیت های سیمپسونز هستش. نوازنده ی ساکسیفون و از دوستان لیسا البته تو یکی از قسمت ها فوت میکنه اسمش رو از این که مدت ها مسواک نمی زنه و به خاطر همین لثش خونی میشه گرفته

[ss.mohammad.ss]

يه روز وقتی فلاندرز نشسته بود رو صندلی خونشون و داشت سفری ديگر نگاه ميکرد ديد ساعتی که mr burns ازش دزديده
بود رو سالوادر داره هديه ميده به بچه انجلا و اون هم از خوشحالی گريش گرفت بعدش سالوادر بهش يه دستمال کاغذی داد تا اشکشو پاک کنه که همون لحظه فيلم تموم شد و تبلیغ iphone برای اولین بار از FARSI1 پخش شد.


\تراکتور ويلی\مايع ظرف شويی\پنکه\هالووين\عينک ميلهاوس\bleeding gum

بارت و بلیدینگ گام تو جشن هالووین عینک میلهاوس رو دزدین و گذاشتن روی پنکه سقفی و بعدش هم مایع ظرفشویی ریختن تو تراکتور ویلی!!!

خودمم نفهمیدم چی نوشتم!

پستونک مگی/ D'oh / پدربزرگ / سینما / میخانه مو / فلافل / مستر برنز

[gatmiri]

پدر بزرگ ومستر برنز که پستونک مگی رو دزدیده بودن وتوی سینما داشتن فلافل میخوردن که هومر از میخونه ی مو بهشون زنگ زد و گفت d'oh
eat my short,ابجو داف.مارج.لنی.fart

[Aporis]

پدر بزرگ ومستر برنز که پستونک مگی رو دزدیده بودن وتوی سینما داشتن فلافل میخوردن که هومر از میخونه ی مو بهشون زنگ زد و گفت d'oh
eat my short,ابجو داف.مارج.لنی.fart

مازج و لنی برای اولین بار ابجو میخوردن که دلشون باد کرد و .... بووووم .... Fart اخرشم گفتن Eat My Short.
(1 ماه گدشت. بهتر از این نمیشد گفت).

هومر/ تهران/ متالیکا/ ابجو داف/ D'oh

[ss.mohammad.ss]

هومر در حال خوردن آبجوی داف بود و تلوزیون نگاه میکرد که اخبار گفت گروه متالیکا تو ایران اجرای زنده داره و آنگاه بود که هومر با صدای بلند این آواز سر داد: ...Do'h

بارنی / آسانسور / جورج کلونی / فردوگاه جان اف کندی / مستر برنز / سطل آشغالی

[Aporis]

بارنی / آسانسور / جورج کلونی / فردوگاه جان اف کندی / مستر برنز / سطل آشغالی

بارنی / آسانسور / جورج کلونی / فردوگاه جان اف کندی / مستر برنز / سطل آشغالی

بارنی و جورج کلونی توی فرودگاه جان اف کندی از اسانسور اومدن بیرون بودن که مستر برنز رو دیدن که ورشکست و بدبخخخخخت شده بود و داشت توی سطل اشغالی دنبال غذا میگشت.

4 شنبه سوری/ جیم شدن/ BMW/ بارت/ دوست دختر.

[Homer_Simpson]

بارت و دوست دخترش تو 4 شنبه سوری شهر رو ترکوندن و با BMW جیم شدن.
مارج/شورت/هومر/تخت خواب/

[Mr.burns]

بارت و دوست دخترش تو 4 شنبه سوری شهر رو ترکوندن و با BMW جیم شدن.
مارج/شورت/هومر/تخت خواب/

مارج و هومر رو تخت خواب بودند که ناگهان مارج میگه هومر تو که شورت مگیو پوشیدی اونم میگهdo,h

[Mr.burns]

اسکینر / مادر اکسینر/ مستر برنز/هومر/ابگوشت