جمله سازی با اهالی اسپرینگفیلد و کلمات بی ربط

[Homer_Simpson]

اسکینر ، مستر برنز و هومر داشتن آبگوشت می خوردن که ناگهان ملدر اسکینر گفت پس من چی؟

[Homer_Simpson]

هومر/جاستین بیبر/رو ماه/مگی/eat my shorts

[بهنام قرشی]

هومر دید که مگی داره برنامه ی جاستین بیبرِ روی ماه رو میبینه برای همین تلویزیون کابلی رو کند و انداخت سطل آشغال و روش نوشت eat my shorts جاستین بیبر.

[بهنام قرشی]

مگی/رضازاده/بستنی یخی/صفاسیتی/آبجوی داف

[Homer_Simpson]

هومر داشت مصاحبه با رضازاده رو تو تلوزیون نگاه میکرد و آبجوی داف میخورد ولی بعد تصمیم گرفت که با مگی و مارج برن صفاسیتی و بستنی یخی بخورن.

[Homer_Simpson]

هومر/ تلوزیون/ کوه های تبت/ هوای گرم/ سحرا/ زیر آبی

[Mr.burns]

هومر تو کوه های تبت داشت از تلوزیون فیلم پاییز سحرا رو نگا میکرد که یهو از خواب پرید دید داشته تو استخر زیر ابی میرفته

هومر/do'w/بارت/مگی/فروشگاه/عروسک هومر

[Homer_Simpson]

بارت و هومر رفته بودن برای مگی از فروشگاه عروسک بخرن و دیدن که مغازه عروسک هومر رو میفروشه, برای همین هومر حل شد و بجای do'h گفت do'w.

اسکی/ مریخ/ کت شلوار/ هومر/ هری پاتر